بهترین لایق شماست

محل لوگو

نظرسنجی سایت

بازدید کنندگان گرامی بیشتر چی دوست دارین در اختیارتون بزارم ؟

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 5
  • بازدید دیروز : 6
  • بازدید کل : 15555

کتاب صوتی کوچکترین چیزها را می‌دیدم


کتاب صوتی کوچکترین چیزها را می‌دیدم

کتاب صوتی داستان کوچکترین چیزها را می‌دیدم اثر ریموند کارور ماجرای زنی به نام نانسی را روایت می‌کند که صدای در و نرده‌های حیاط، خواب را از چشمان او ربوده و او در پاسی از شب در جستجوی علل صدا است.

در قسمتی از کتاب صوتی کوچکترین چیزها را می‌دیدم می‌شنویم:

روشنایی آن قدر بود که بتوانم تمام چیزهای توی حیاط را ببینم. صندلی‌های توی چمن، درخت بید، بند رخت که بین دو تیرک کشیده شده بود، اطلسی‌ها، نرده‌ها و حیاط که چهارطاق باز بود. اما هیچ جنبده‌ای جنب نمی‌خورد. از سایه‌های ترسناک خبری نبود. همه‌چیز زیر نور مهتاب بود و من کوچک‌ترین چیزها را می‌دیدم، مثلاً گیره‌های روی بندرخت را.

دست‌هایم را روی شیشه حایل ماه کردم. کمی دیگر نگاه کردم. گوش سپردم. بعد به رختخوابم برگشتم. اما خوابم نمی‌برد. هی غلت و و غلت زدم. فکرم پیش دری بود که باز مانده بود. فکرش دست از سرم بر نمی‌داشت. گوش دادن به نفس‌های کلیف وحشتناک بود. دهانش باز مانده و جای خودش که هیچ، بیشتر جای مرا هم اشغال کرده بود.


مبلغ قابل پرداخت 7,000 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۹ خرداد ۱۳۹۸               تعداد بازدید : 277

دیدگاه های کاربران (0)

خوش آمدید

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما